پیشینۀ جغرافیایی اصفهان:
اصفهان شهری تاریخی و گردشگری در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز شهرستانهای اصفهان است. سومین شهر بزرگ ایران پس از تهران و مشهد و همچنین، صد و شصت و پنجمین شهر پرجمعیت جهان و نخستین شهر پرجمعیت باختر آسیا به شمار میرود. نامهای کهن اصفهان عبارتاند از: اسپادانا، اسپهان، اصفاهان، صفاهان، اصبهان.
زبان و گویش اصفهان:
مردم اصفهان به زبان فارسی و لهجۀ شیرین اصفهانی صحبت میکنند. از ویژگیهای این لهجه اضافه کردن حرف (س) به انتهای واژهها است که بهجای (است) گفته میشود. مردم اصفهان در منطقههای مختلف لهجههای مختلفی دارند که شامل لهجۀ شیرین اصفهانی، نایینی، خوانساری، خوری، اردستانی، کاشانی، جندقی، گزی، لری و کوهستانی است.
پوشش محلی مردان و زنان اصفهان قدیم:
لباس اصیل مردم اصفهان در حدود ۳۰۰ سال قبل لباس نخیِ سفید یا شیری رنگی بوده که بهصورت دستباف تهیه میشده است. این لباس برای خانومها شامل یک دامن مخمل قرمزرنگ کوتاه با چینهای زیاد که توسط دکمه بسته میشد، یک پیراهن شیریرنگ گلدوزیشده، یک شلوار نخی که برای زنان جوان به رنگ سفید و برای زنان مسن به رنگ مشکی بود و یک چارقد شیریرنگ گلدوزیشده که با سنجاق دور سر بسته میشد، است. برای مردان هم شامل یک شلوار مشکی گشاد، یک پیراهن سفید با یقۀ ساده و دکمۀ دوبل با آستینهای گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی میشده است. مردان در زمستان قبای بلند سادهای روی لباس اصلی خود میپوشیدند و با یک شال ابریشمی به دور کمر میبستند.
سوزندوزی:
سوزندوزی نقوش استفاده از نخهای ابريشمی و گاه پشمی ظريف، با رنگهای شاد روی پارچه است.
تاریخچۀ سوزندوزی:
هنر سوزندوزی ، قلابدوزی و مليلهدوزی يکي از مشخصترين شعبات صنايع دستي استان اصفهان است که قدمت آن به قبل از دوره صفويه میرسد.
پوشاک ارامنه:
اقلیت ارامنه که امروزه در سراسر مناطق ایران پراکنده شدند، اکثراً از طریق جلفای ارس به جلفای اصفهان رسیده و از آنجا به اطراف رفتهاند. براساس تحقیقات و نیز آنچه که در موزۀ مردمشناسی موجود است ارامنه پوشش مخصوص به خود دارند. پوشاک بانوان ارامنه شامل کلاه و عرقچین، چانهپوش، روسری، روسینهای، پیراهن زیر، پیراهن رو، روپوش یا قبا و شلوار است و برای زینتبخشی بیشتر روی آنها رودوزیهای سنتی و زیبایی انجام میدادند.
عرقچین:
اغلب دخترها از آن استفاده میکنند. با پارچهای از جنس مخمل یا زربافت دوخته میشود؛ قسمت بالای آن را با پارچۀ گرد و بریده میپوشانند و در قسمت پایین و جلوی آن را برای تزئین بیشتر نواردوزی میکنند.
روسری:
پارچهای سفید و چهارگوش در حدود دو متر است و معمولاً روی آن را زریدوزی میکنند. طرح این روسری شامل گل یا ترنجی در مرکز روسری، بتهجقههایی در گوشهها و حاشیهای در دور است.
روسینهای:
پارچهای ظریف و رنگین حاشیهدوزیشدهای است که طول آن در حدود سه متر و نیم، و عرض آن حدود نود سانتیمتر است و دور آن آویز ریشه دارد.
پیراهن رو:
از پارچههای رنگین زیبا برای دوخت پیراهن رو استفاده میشود و با نواردوزی و زریدوزی تزئین میگردد.
قبا:
از پارچه های مختلف تهیه شده و بهوسیلۀ نواردوزی و زردوزی تزئین می گردد.
شلوار:
شلواری با کمر لیفهای و دمپای تنگ بدون لیفه که برای تزئین آن را نواردوزی میکنند. این شلوار شباهت زیادی به شلوار زنان بندری دارد.
کاربرد سوزندوزی:
انواع محصولاتی که بهوسيلۀ آنها تزئين میشوند شامل سجاده، جلد قرآن، انواع بقچهها، روميزی، زيربشقابی، زيرقليانی و غيره است.
سوزندوزیهای ایرانی که به اشکال مختلف انجام میشود یکی از گستردهترین شاخههای ۱۰۹ رشتۀ هنرهای سنتی است و به جرأت میتوان گفت تنوع و تعددی که در این رشته مشاهده میشود در هیچیک از دیگر رشتههای صنایعدستی وجود ندارد و بیش از سایر گونههای صنایعدستی است.
در سوزندوزی طرح را از طریق نخکش کردن زمینۀ پارچه مشخص میکنند و با سوزن و نخ مراحل مختلف سوزندوزی را که شامل دوردوزی، توریدوزی، توریگلدوزی، سکمهدوزی، شبکهدوزی، ستارهدوزی، گلاشرفیدوزی، زیررفتدوزی، تکهدوزی و خامکدوزی است، میدوزند.
سوزندوزی اصفهان به دو بخش گلدوزی و گندمیدوزی تقسیم میشود.
ابریشمدوزی اصفهان:
اصفهان، مهد هنر و تاريخ و خاستگاه هنرمندان در صنایعدستی ایران است. این خطه که در عصر صفوی به اوج یکهتازی در عرصۀ هنرهای گوناگون رسیده بود، هماکنون نیز همچون نگین انگشتری در عرصۀ هنر ایرانزمین میدرخشد. این شهر از دیرباز تاکنون با بهرهگیری از آب و هوای خوب و مناسب، بسیار مورد توجه حکام بوده است. زمانی که شاه عباس صفوی به پادشاهی رسید، از آنجا که علاقۀ بسیاری به هنرهای دستی بهخصوص پارچهبافی، زریبافی و گلدوزی داشت، هنرمندان بسیاری را از اقصا نقاط کشور به اصفهان فراخواند و بازاری را با عنوان بازار مطرکاران در آنجا ایجاد کرد.
در این بازارچه پارچهبافی، خیاطی، گلدوزی، دوخت پردهها، بقچهها و بسیاری از وسایل کاربردی زندگی آن روزگار با بهترین کیفیت و زیباترین وجه تولید میشد. از آن جا که بیشتر سفارشهای دربار نیز در این بازارچه به هنرمندان داده میشد، هنرمندان و سوزندوزان بسیاری از نقاط گوناگون کشور به این شهر روانه شدند. این بازارچه قطب هنری سوزندوزان و پارچهبافان و خیاطان شد. فاخرترین لباسها، پردهها، لب طاقیها، مخدهها، ننوها (گاهوارههای اطفال شیرخوار که بهوسیلۀ طنابهای بلندی از یک گوشه به گوشۀ دیگر اتاق از سقف آویزان میشد و در قسمت وسط آن پارچهای از جنس مخمل با پشمی ضخیم با سوزندوزیهای بسیار زیبا گذاشته میشد. حد فاصل دو طناب با چوبهایی خراطیشده به اندازۀ هفتاد سانتیمتر پارچه را به شکل گاهواره نگه میداشت)، بقچهها، رولحافیها و… در این بازارچه تولید میشد که نمونههای بسیاری از این تولیدات، امروزه در موزۀ مردمشناسی شهر اصفهان موجود است.
از آنجا که اصفهان، مرکز توجه به هنر سوزندوزی بود، بعید نیست که هنرمندانِ گلابتوندوز و قلابدوز مشهدی، خامهدوزان سیستانی و بیرجندی و زریبافان و ترمهبافان یزدی وکاشانی و… به این شهر مهاجرت کرده باشند؛ زیرا هنر گلابتوندوزی، قلابدوزی، خامهدوزی، پولکدوزی، ملیلهدوزی و شبکهدوزی با تغییراتی کاملاً متفاوت از سایر شهرهای دیگر در این شهر خودنمایی میکند.
ابریشمدوزی کاشان:
کاشان از شهرهای تابعۀ استان اصفهان است که به شهادت تپههای باستانی سیلک با آثاری از هزارۀ هفتم قبل از میلاد با تمدنی کهن، یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و جهان است. به استناد آثار سفالین و فلزی بهدستآمده از دل تپهها از هزارۀ هفتم قبل از میلاد مسیح، مردم بسیار متمدنی در آنجا سکونت داشتهاند. این شهر یکی از شهرهای مسیر جادۀ ابریشم بوده و مسلّماً مردم این منطقه با توجه به تاریخ دیرینه و سرزمینی باستانی با باغهای انباشته از گل و گلاب، مردمی هنرمند، هنردوست و ژرفنگرند. مردم کاشان در پارچهبافی و زریبافی همیشه سرآمد کشور بودهاند و زریبافیهای آنها شهرت جهانی داشته است؛ همچنین، ابریشمدوزیها و گلابتوندوزیهای آن با زیبایی خیرهکنندهشان بهعنوان بهترین تحفه به اروپا و چین برده میشده است.
از آنجا که ابریشمدوزیهای هر منطقه با توجه به شرایط اقتصادی آن منطقه شکل میگرفته و شهر کاشان در مسیر جادۀ ابریشم قرار داشته، این شهر تبدیل به یکی از شهرهای تجاری و از مراکز عمدۀ تجارت تزیینات به روی پوشاک و دستمالها، کیسههای پول، والانهای پرده، لب طاقیها و… شده و از ارزش هنری و اقتصادی بسیاری برخوردار شده که نمونههای موزهای آن مبیّن این امر است. یکی از مشخصههای ابریشمدوزی کاشان، استفاده از نقوش انتزاعی ساده با نخ گلابتون طلایی و نقرهای بهصورت دوردوزی در اطراف طرحهاست.
استفاده از گلهای چهارپر ساده، استفاده از برگهای ختایی و گلهای پنجپر با سایه زدنهای هنرمندانه، ابریشمدوزیهای این شهر را از سایر ابریشمدوزیها متمایز میسازد.
سکمهدوزی:
سکمهدوزی یا چشمهدوزی از رودوزیهای زیبا و سنتی ایران است. قدمت این دوخت به دورۀ قبل از اسلام میرسد؛ ولی اوج شکوفایی آن در دوران بعد از اسلام است. در سکمهدوزی با نخکشی (تار یا پود) در قسمتهای مدنظر حالت توری به وجود میآورند. سپس، با بخیه زدن به شبکه به شکلی خاصی طرحهای زیبا پدید میآورند. این هنر معمولاً روی پارچههای کتان سفید یا رنگی با نخهای همرنگ پارچه انجام میگیرد. همچنین، از قدیمیترین هنرهای اصفهان است.
انواع سکمهدوزی:
در دوخت سکمهدوزی طرحهایی مانند ترنج، سرترنج یا نیمترنج، شمسهای، نقش انواع گلها، ستاره یا گل و بته و… استفاده میشود.
هنگامی که تعداد تاروپودهای نخکش برابر با تعداد بهجایمانده باشد، منفذهای یکنواخت و هماهنگی ایجاد میکنند، که چشمهدوزی نام دارد. اما موارد مشابهی هم وجود دارد که از سکمهدوزی استفاده میشود. این موارد عبارتاند از:
شبکه دوزی:
در سکمهدوزی در صورتی که تاروپودهای بیشتری بهجایمانده باشد روی آن را به شکل لتوری در میآورند که به این نوع دوخت توردوزی (شبکهدوزی) میگویند.
اشرفیدوزی:
اشرفیدوزی بهصورت ایجاد طرحی از یک گل به نام گل اشرفی است که میان منافذ بزرگ ایجاد شده، نخهای متقاطعی عبور داده میشود و چهار گلبرگ با دوختهایی مخصوص به آنها وصل میشوند.
موارد دیگر از دوختهای پرکاربرد:
ستارهدوزی، زنجیردوزی، ساقهدوزی، ساتندوزی، گرهفرانسوی، توردوزی و دندانموشی از دیگر روشهای پرکاربردی هستند که همراه با سکمهدوزی استفاده میشوند.
مواد مورد نیاز برای سکمهدوزی:
- پارچه: در چشمهدوزی از پارچههای کتان ایرانی که بافت ساده و تاروپود آن عمود برهم هستند، استفاده میشود. پارچههایی از جمله مخمل، ساتن و پارچههای کج، مناسب برای رودوزی نیستند.
- نخ: برای سکمهدوزی از نخ ابریشم تابیده، دمسه و نخ عمامه میتوان استفاده کرد. از نخ دمسه میتوان در سکمهدوزی و نخ عمامه برای قلابدوزی استفاده کرد. محل بریدگی و نخکش شدن تاروپودها را برای محکم شدن قلابدوزی میکنند.
- کارگاه: برای صاف کردن و از بین بردن چین و چروکهای پارچه استفاده میشود.
- صندلی: برای نشستن.
- پایه یا خرک: وسیلهای برای گذاشتن کارگاه روی آن.
- سایر مواد: نخ و سوزن، قلاب، انگشتانه، تیغ و قیجی ظریف.
روش کار:
این دوخت بهوسیلۀ نقشه و شمارش الیاف کتان انجام میگیرد. مهمترین بخش، نخکشی است. به همین دلیل در طول پارچه سه نخ گذاشته و بیست تار را بریده و میکشند و سکمهدوزی را انجام میدهند. همچنین سه نخ در عرض پارچه گذاشته و سه تار بریده و کشیده میشود. سپس، جاهای نخکشیشده را با دوخت دندانموشی، زنجیر یا قلابدوزی محکم میکنند. در این رودوزی سادگی از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی یک نخ که بهطور چهارخانه از پارچه کشیدهشده را بهطور مایل، مانند ژور پر میکنند.
در روش چشمهدوزی میتوان با برودریدوزی و قلابدوزی انجام داد. در شهر اصفهان از نقشهای قلمکار بیشتر استفاده میکنند. گاهی طرحهایی مانند بتهجقه را قلابدوزی میکنند. بعد از این دوردوزی پارچه بهصورت تور درمییاید.
سوزندوزی و ملیلهدوزی:
هنر سوزندوزی، قلاب و ملیلهدوزی یکی دیگر از هنرهای شهر اصفهان است. قدمت آن به قبل از دورۀ صفویه میرسد و محصولاتی مانند سجاده، جلد قرآن، انواع بقچهها، رومیزی، زیربشقابی، زیرقلیانی و… به وسیله آنها تزئین میشوند.
ملیله:
از نظر جنس به دو نوع تقسیم میشود که اصل و بدل نام دارد. ملیله اصل از رشتههای نازک نقره تشکیل شده که آن را میتابانند تا شبیه فنر در آید. برای دستیابی به ملیلۀ طلا آنها را با آبطلا درست میکنند.
برای ملیلۀ بدل طلا از همین نوع برنج که رنگ طبیعی طلایی دارد، استفاده میکنند. همچنین، برای ملیلۀ بدل نقرۀ آن را آبنقره میدهند که تمام این کارها در بازار توسط افرادی به نام رزکس انجام میشود. این ملیلهها برای دوخت انواع نقوش روی پارچههای دستبافت مخمل یا ترمه استفاده میشوند.
در ملیلهدوزی قطعات ملیلۀ اصل و بدل را روی پارچههای ترمه یا مخمل میدوزند. این هنر کاملاً با قلابدوزی و سوزندوزی متفاوت است. تولید این کار تشکیلشده از یک پارچۀ اصلی مخمل یا کتان که با سریش به آن چسبانده میشود. پس از اینکه طرح را روی پارچه انداختند، قطعات ملیله روی آن دوخته میشود و با پارچۀ دیگری از نوع چیت گلدار که با زمینۀ پارچه هماهنگی دارد، آستر میشود.
به دلیل خواب داشتن پارچههای مخمل یا ترمه، پیاده کردن طرحهای ملیلهدوزی روی آنها با سوزندوزی و قلابدوزی فرق میکند و توسط کپی یا قالب قلمکار نمیتوان طرح را منعکس کرد.
گلابتوندوزی:
هنر گلابتونسازی، تولید نوعی نخ از تركیب طلا، نقره و ابریشم است که در رودوزیهای سنتی، بافت پارچههای ابریشمی و زرباف، تهیه قالیها و گلیمهای گرانقیمت و تولید یراق، مورد استفاده قرار میگیرد. این نخ، در مركز، از جنس ابریشم است و توسط یك نوار باریك از جنس طلا و نقره، با روكش طلا، بهصورت مارپیچوار و بسیار منظم، روكش میشود.
نقدهدوزی چیست؟
نقدهدوزی در گروه هنرهای دستی بوده و از شاخه رودوزیهای سنتی، دوخت روی پارچه و الحاق مواد دیگر روی پارچه است. این هنر که از جمله دوختهای تزئینی ایرانی و بالاخص در شهر اصفهان است. روش گلدوزی سنتی گرانقدری است که با نخ نقرۀ مطلا اجرا میشود. در طرحهای اصیل بر البسه و پارچههایی فاخر چون مخمل، حریر، تور و… که در مراسم آئینی و جشنهای سنتی به کار میروند. ظهور این هنر خلاقه از نشانههای بارز درک زیباییشناسی مردم اصفهان بلکه مردم ایران است تا بدین روش بر کیفیت بصری انواع البسه و پارچههای مصرفی فاخر خود بیافزایند.